یاد می دار کانچه بنمودی


یاد می دار کانچه بنمودی

در وفا برخلاف آن بودی
در وفا برخلاف آن بودی
حال من دیده در کشاکش هجر
حال من دیده در کشاکش هجر
وصل را هیچ روی ننمودی
وصل را هیچ روی ننمودی
ناز تنهات بود عادت و بس
ناز تنهات بود عادت و بس
خوش خوش اکنون جفا درافزودی
خوش خوش اکنون جفا درافزودی
بوسه ای خواستم نبخشیدی
بوسه ای خواستم نبخشیدی
نالها کردم و نبخشودی
نالها کردم و نبخشودی
وعدهایی دهی بدان دیری
وعدهایی دهی بدان دیری
پس پشیمان شوی بدین زودی
پس پشیمان شوی بدین زودی
راستی باید از لبت خجلم
راستی باید از لبت خجلم
که بسی خرجهاش فرمودی
که بسی خرجهاش فرمودی
خدمت من بدو رسان و بگو
خدمت من بدو رسان و بگو
چونی از درد سر برآسودی
چونی از درد سر برآسودی
انوری این چه شیوهٔ غزلست
انوری این چه شیوهٔ غزلست
که بدان گوی نطق بربودی
که بدان گوی نطق بربودی
دامن از چرخ برکشید سخن
دامن از چرخ برکشید سخن
تا تو دامن بدو بیالودی
تا تو دامن بدو بیالودی